Malasema




Saturday, October 21, 2006

٭
ننم در هر حالتي كه يه مادر ميتونه داشته باشه اينو بم گفته :
"اگه تو خير ديدي بيا سر قبر من برين"
رشته خوبي درس مي خونم ؛ شغل خوبي دارم
دوستاي محشري دارم
نفرين مامانم گرفته ؛حتي قبل از اونكه نفرين كنه
خير نمي بينم ؛ تو شرايطي كه حتي ديگران تحسينم مي كنند
انم ميگيره از خودم و حالتم
از آينده مي ترسم
همش ياده شوهر پانته آ بهرام تو چهارشنبه سوري ميفتم
يه پير مرد هاف هافو ( سيا يادته ؟)
يه مردي كه در ايده آل ترين شرايط زندگي
وقتي بچه شو بغل مي كنه و زنش بهش لبخند مي زنه و ميرن گردش
اصلا احساس خوشبختي نمي كنه
يه مرد مجردي كه خوب بلده به ديوار تكيه بده
يه جووني كه نميتوني ار تنها شدن تو كپك درونش جلوگيري كنه
انگار وقتي داش نطفه من بسته مي شد نفرين مادر جندم گرفت
كي قراره آدم بشم ؟ سال تحويل نشدم ؛ اول مهرم نشدم ؛ شباي قدر هم
كاش خيلي پولدار بودم ؛ كاش بچيگيم اينقدر خاطره نداشت و عادي بود
كاش يه بسيجي بودم كه دخترپسرارو ميگيره و پاي صحبته آقا ميشينه
كاش يه بچه كوني بودم كه با ماشين باباش كس بلند مي كنه و مي تركونه
كاش مي تونستم از اين صفحه وب بيام بيرون ننه توي خواننده وب رو بگام
كاش يه نهنگ بودم كه همش پيپ مي كشه، كاشكي بودم يه آقاي كلكي
يا رومن پولانسكي ؛ يا ان تاركوفسكي ؛ مارياي ماياكوفسكي ؛ زن حاج آرنوفسكي
نه اينكه از اين كسخلاي ناراحت باشما ؛ نيشم باز شكرخدا
ولي توم خش داره
تصميم مي گيرم كتاب بنويسم
يا برم با يارو فيلم بسازم ؛ فلان كتابو بخونم
فيلم ببينم ؛ بگوزم ، برينم
تموم نمي كنم ؛ اي گه اي كير ؛ شما چي ميگين اينجور مواقع ؟ من تايپ مي كنم معمو ل ان
حتي الان مطمئن نيستم اين مطلبو تا آخر مي نويسم
تو همه زندگي دنبال يه دريچه مي گردم كه بپرم و با دو تا دستم بگيرمش و
خودم و با هر زحمتي كه شده بالا بكشم بالا و نفس بكشم
نه اكسيژن؛ يه چيزي ديگه ، چيزي كه ار اون جنس نباشه، چيزي كه وجودشو عين راديو اكتيو تو بدم ببينم
Red Bull ? ؛ خيلي خوبه كه آدم هميشه يه جايي برا رفتن داشته باشه و بهتر كه بره بره بره بره بره
چيزي كه به طور لحظه اي تو يه فيلم يا كتاب يا موسيقي و حتي خودم
پيدا مي كنم و به سرعت تموم ميشه
قبلا يه ذره خدا داشتم
وقتي ديدم به كفشاي پارم مي خنده ؛ فروختمش
باش يه كفش نو خريدم
چاله اي كه خدا توي ما گذاشته فقط با خود كثافتش پر ميشه
به شرطي كه تحمل خنده هاشو داشته باشين
خيلي ريز مي خنده طفلكي
پ.ن.
فرامز اصلاني اگه منو داري بيا بريم شمال
تو راه هم " اگه يه روز بري سفر " رو بخون
با همون گيتار مسخرت



........................................................................................

Archives

07/04   08/04   09/04   11/04   02/05   10/05   11/05   12/05   01/06   02/06   03/06   04/06   05/06   06/06   07/06   08/06   09/06   10/06   11/06   12/06   01/07   02/07   03/07   04/07   05/07   06/07   07/07   09/07   02/08   03/08   02/10   03/10   04/10   05/10   06/11   11/11   02/12  

Home