Malasema




Monday, September 27, 2004

٭
لوتوس اسمه یه پیرمرد 68 ساله بداخلاق بود. لوتوس همیشه یه زیر پوشه چروک تنش بود.
از زیر زیرپوش سفید چروکش موهای سفید سینه اش بیرون می زد.
لوتوس وقتی 13 سالش بود یه گلو درد گرفت و گلوش چرک کرد. از اون موقع تا هنوز طعم اون چرک پشت گلوش قایم شده.
مشکل وقتی بیشتر میشه که دقیقا زمانی که لوتوس داره خوشمزه ترین یا لذیذترین
وعده غداشو میخوره ؛ دقیقا وقتی آخرین لقمه غذا رو قورت میده و میخواد لذت ببره
اون طعم لعنتی تو دهنش پخش میشه.
لوتوس از لجن بودن گلوش به هیچ کس نمیگه. اون بد اخلاق نیست.
فقط از آدمای پر حرف بیشتر از اون چرک گلو بدش میاد.
البته
به غیر از رامیستا ؛ تنها نوه دختری تنها خواهرش ؛
همون خواهری که در پول غرق بود و
لوتوس تنها تو کلبه خودش تو پشت تپه آفتاب زندگی می کرد.



........................................................................................

Archives

07/04   08/04   09/04   11/04   02/05   10/05   11/05   12/05   01/06   02/06   03/06   04/06   05/06   06/06   07/06   08/06   09/06   10/06   11/06   12/06   01/07   02/07   03/07   04/07   05/07   06/07   07/07   09/07   02/08   03/08   02/10   03/10   04/10   05/10   06/11   11/11   02/12  

Home