Malasema




Wednesday, April 04, 2007

٭
يه شب رفتم بام تهران
تا اگه زلزله اومد از شهر زير پام عكس بگيرم
وبا گرون ترين عكس قرن، پولدار بشم.
زلزله نيومد.



٭
باتري MP3-Player كه داره تموم ميشه
داري واسه آهنگ ميميري
و دلت ميخواد صداشو بازم بيشتر كني
و هر چقدر كه صداشو بيشتر كني بيشتر احتمال ميره كه صدا قطع شه
مثله يه رابطه
كه خيلي حولشي، ولي نبايد تنهاييشو به گا بدي
ديدين اين عاشق خفنا چه خوب صدا رو قطع مي‌كنند؟
آدم اگه سالم باشه كه آهنگ گوش نميده با باتري كم كه
چه ميدونم، ميره جروبحث مي‌كنه سره كرايه تاكسي



........................................................................................

Monday, April 02, 2007

٭
بزي جون بزبزي جون دور نشي از مامانت
نكنه گرگ سياه چنگ بزنه به شاخت
بزي جون دوس ندارم چشماتو غم بگيره
دوس دارم بازي كني دوروبره مامانت
آي بزي جون بزي جون
نازنازي جون نازي جون

(بزي در جواب:)
از همه بهتر مامان منه
طلا و گوهر مامانه منه
فرشته آااااسمونا كه رو زمميينه
مامانه منه

پ.ن.


بزك تو ميدوني
تو ميدوني وقت بهار
كمبزه با چي مياد
هي بُزبزي جون فكرشو مي‌كردي من چند روز ديگه برم مكه؟
در حالي كه هيچ خدايي ندارم؟
بزي جون آخه وقتي داشتم به ننم مي‌گفتم ديدم داره سكته مي‌كنه،
تو كه نمي‌خواي ننه من با اون شكم گرد و اون ناف بامزه‌اش سكته كنه؟
آفرين، منم برا همين گفتم ننه جون شوخي كردم، درسته من شاشيدم تو پيامبر و .. ولي
خدا كه دارم، تازه به چه بزرگي.. اينقدر، بعد دستامو تا جايي كه ميتونستم باز كردم
مامانم كه مادرقهوه تر از اين حرفاس؛
تو چشام نگا كرد و لبخند زد بي پدر،
خب هرچي باشه اون بامزه‌ترين ناف اين حوالي رو داره
بزي جون وقتي دوم دبستان بودم مامانم تو چشام نگاه مي‌كرد
و نمره ديكته رو پيش‌بيني مي‌كرد
هميشه هم درست مي‌گفت، همين كارارو كرد كه نافش اونطوري شد ديگه
اين ننه ما اگه آدم بود كه يا مي‌رفت با اون خواستگار قبل بابام ازدواج مي‌كرد
يا مي‌رفت از اين پرستاراي جنده روشنفكر مي‌شد
اين اني هم كه ريده همينطوره،
بزي جون امروز واسه عيدي رفتم خونه فاميلاي بابام بعد شش سال
باورت ميشه؟ اگه تو هم يه امانت 290 هزار تومني گم مي كردي
شاخ و ريشتو مي‌فروختي چه برسه به بكارت روابط
بعد بزي جون اونجا كه فاميلا نشسته بودن خوب نگاشون كردم
هر چند هم صحبت كم بود ولي بوي گند شخصيتش رو خوب حس مي كردم
بزي دلم گرفت، چقدر شبيه من بودن، مخصوصا اون غرور كيريش
از بس حالم بد شده بود كه هي در و ديوارو نگا كردم تا آخرش زنش گفت
تمام اينا مال افريقاست، هر سفر كه مياد يه چيزي مياره؛
اون لبخند هم نزد فقط به تلويزيون نگاه كرد مثه من
بزي ترسيدم منم اونطوري بشم، بزي ترسيدم منم اونطوري باشم
بزي فك مي‌كردم سفر يه پوسته است مثل تمام روزمرگي ها
كردم كردم ، نبود
بازم دلم مي خواد برم
دلم مي‌خواد بازم هي برم
اونقدر كه توي سواري نفر بغلي رو شونم خوابش ببره
و من و راننده تو سكوت شب حميد عسگري گوش كنيم و نترسم از اينكه جاي وابيدن ندارم
و فك كنم چقدر خوشبختم من
اونقدر برم كه وقتي مي‌ميرم كسي خبر مردنم رو با تلفن به بعدي نگه
طوري كه وقتي مي‌ميرم عابرا با تعجب نگاه كنند
و با توجيه اينكه حتما خوابه از كنارم رد شن
بزي من بدم مياد بميرم بقيه نظرشونو در موردم بدن
يا حتي حالت صورت تغيير كنه يا حتي پشت تلفن آه بكشن
بزي تو كه بزي نمي ترسي ولي من مثه سگ مي‌ترسم
كه بزرگ شم و همينطور حرومي باشم
مي‌ترسم كه بازم سوراخ كونم معلوم باشه
بزي تازگي ها مستي هم درد منو دوا نمي‌كنه
و درد هايده رو
بزي ميدوني چند وقت بود نگفته بودم تازگي‌ها؟
بزي خب كمي خوشحالم بزي جون ولي بد پير شدم
اين عكسو نگاه كن، سياوش بم داد، نگاش مي كنم بهترم
آلبوم جديد Blackfield و هي گوش مي‌دم ، اينم سياوش داد
ميخواستم ليريك End of World رو بزارم اينجا كه ديدم اون زودتر اشاره كرد؛ مادرجنده
يادي از مبين هم بكنيم نصفه شبي
آخ بزي چقدر با دوستامم حس بهتري دارم،
بزي جون من تو زندگيم اونقدرا كه به موز فك كردم به خيار فك نكرده بودم
فك كنم اشتباه كردم
مامانم هم همينطور
حتي شايد هايده هم



........................................................................................

Archives

07/04   08/04   09/04   11/04   02/05   10/05   11/05   12/05   01/06   02/06   03/06   04/06   05/06   06/06   07/06   08/06   09/06   10/06   11/06   12/06   01/07   02/07   03/07   04/07   05/07   06/07   07/07   09/07   02/08   03/08   02/10   03/10   04/10   05/10   06/11   11/11   02/12  

Home