Malasema




Friday, June 30, 2006

٭
ديدي وقتي از عروسي بر مي گشتي
يه جوري حالت گرفته بودو و همه چي ساكت و
صحنه ها و آدما و شلوغي تو سرت تكرار مي شد ؟
اوج اينا وقتي بود كه كليد مينداختي
و چراغو روشن مي كردي و
مي دي دي كه
دسته آتاري همونطوريه كه تا پنج دقيقه
قبل از رفتنت داشتي بازي مي كردي
بت زل زده



٭
بعضي از كتابا و فيلما و .. فهمتو بالا تر مي بره
همينطور دردتو
و اينكه نميتوني منطقي باهاش برخورد كني و دنبالش نري
عين سگ نياز داري به همون كسشرا

حكايت همون آقاهس كه ميره روانپزشك ميگه داداشم فكر ميكنه مرغه
دكتره ميگه خب چرا داداشتو نياوردي و تو اومدي؟
ميگه آخه خونه به تخم مرغاش احتياج دارن

همينطوري گفتم كه اگه گذر كسي كه
به خاطر چنتا تخم مرغ بغضي بود ؛ اينورا افتاد
زياد احساس غربت نكنه



........................................................................................

Tuesday, June 27, 2006

٭
كاش مي شد تو فاصله چند سانتي صورتت زندگي كرد
ديگه نگراني نبود از نبودنت نديدنت بوي تنت
ديگه غصه نداشتم از دير كردنت ناز كردنت كير كردنت
ديگه لازم نبود گردنمو بچرخونم
يا حتي چشامو تكون بدم
فقط كافي بود نفس بكشم
بودنت ديدنت بوي تنت...



٭
از كناره جاده ها راه برويد
تا بغضتان نبينند
حالا گيرم كه زمين گرد است



........................................................................................

Saturday, June 24, 2006

٭
امروز مادرم سكس داشت
از مزه دمي باقاليش فهميدم



٭
باشه
پر انرژي ترين كلمه دنيا
حتي وقتي نمياي



٭
الان دلم ميخواد همه عكسامو واسه يكي نشون بدم
قشنگ توضيح بدم ، سر تكون بده لبخند بزنه باشه
آخه مي دوني ؟ من عكس نگرفته زياد دارم



٭
دنيا با همه منفذهاش
تنگمه
بودنم ؛
تنگمه



........................................................................................

Thursday, June 22, 2006

٭
تاريكي دامن



........................................................................................

Wednesday, June 21, 2006

٭
تو هر جمعيتي يه اقليتي هس
مخصوصا تو جمعيت هاي دو نفره



٭
فرعون آدم مايه داري بود
يه كم بيشتر از تو ؛
اتفاقا آدم بدشانسي هم بود
يه كم بيشتر از من.
پ.ن.
دزديم چطوره ؟



........................................................................................

Saturday, June 17, 2006

٭
دنيا اينقدر موضوع براي حرف زدن داره كه
من و تو با خيال راحت سكوت كنيم



٭
هر غلتي كه در خواب مي زنيد
كسي در خلوت خود آهي مي كشد



٭
چشمانم را ميزند
برق دندان كركس هايي
كه بر سر ترديدم ريسه مي روند



٭
ديده ايد گاهي اوقات تنهايي مكث مي كند؟
آنقدر كه
چشم هايت
يكديگر را مي پايند



........................................................................................

Wednesday, June 14, 2006

٭
كوچه هاي باريك



٭
هي كاپتان
گياه مي شوم هنو
ولي خب تنگمه



٭
وقتي ميبيني كه جمعيتت از يك داره بالا ميره
ديگه فهميدن بسه
بايد اصل سادگي رو رعايت كني
يعني اينكه هر وخ كه خاستي
جفت پا بپري رو زمين و يه درخت بشي
پ.ن
يا مثلا مكث يه جيرجيرك
براي جير جير بعدي



........................................................................................

Friday, June 09, 2006

٭
تو انگشت كوچيكه منو ميگيري و من هم ژان رنو مي شوم.



........................................................................................

Thursday, June 08, 2006

٭
در را وا كن ماريا
تاب كوچه ندارم
هوا بس نا جوانمردانه سرد است ماريا
مي تراود مهتاب
مي گسلد شادي
روزگار غريبي ست ماريا
مرا هم در پستوي خانه نهان بايد كرد
بگزار صداي خيس نفسهايمان
هاله زندگي مان باشد
هي ماريا ...
اي ماريا ...

امضا : همه
به غير از ماريا



٭
دقت كردين كه JPG رو نميشه با آهنربا يه در يخچال چسبوند ؟



٭
Broken Flowers
Jim Jarmusch
متشكرم آقاي جيم



........................................................................................

Wednesday, June 07, 2006

٭
هپي اندينگ ها ؛
چرخيدن زبان
براي پيدا كردن شيريني
در قهوه اي سراسر تلخ

انتظار و اميد
طلب و نياز شيريني
از اين تلخي
تلخي ؛
مي كشدت
مي كشد
ت



٭
بچه ها
بياين با هم دوس باشيم



........................................................................................

Thursday, June 01, 2006

٭
كاش تو ديوونه خونه بوديم
با لباس سفيدم ميومدم رو تختت مي شستم
مي گفتم گيلاس مي خوام
تو هم با دستت پنجره رو نشون مي دادي

نه.. اونجوري نميتونيم هر كاري بكنيم
مثلا تو خيابونا را بريم و تو چمنا دراز بكشيم
اونا مواظبمونن همش كه كاري نكنيم
ولي اينجا بين عاقلا
مي تونيم هر كار بكنيم و
تو دلمون به همشون بخنديم
اينو اون گفت



٭
به مامانت بگو من سر جاش خوابيدم



........................................................................................

Archives

07/04   08/04   09/04   11/04   02/05   10/05   11/05   12/05   01/06   02/06   03/06   04/06   05/06   06/06   07/06   08/06   09/06   10/06   11/06   12/06   01/07   02/07   03/07   04/07   05/07   06/07   07/07   09/07   02/08   03/08   02/10   03/10   04/10   05/10   06/11   11/11   02/12  

Home