Malasema




Saturday, July 31, 2004

٭
امروز چه تخمی گذشت.
هیچ کاری نکردم. نصفش سر درد.
بقیه هم که پا درد.
روز درد شیرین.
هر چی به کامپیوتر نزدیک میشم مفصل هام بیشتر درد میگیره.
چه احمقانه.
روز خوبی بود.
احمقانه و خوب



٭
هوا میخوام.

به پنه باز و کولر و صورت خیس هم ربطی نداره.

هوا نیست. حتی به هما تازه هم ربطی نداره.

دارم خفه میشم.. هوا نیست.

می فهمی؟



........................................................................................

Wednesday, July 28, 2004

٭
و اینقدر هوس سیگار کشیدن کنی
که بخوای بمیری..
اون موقع برزخ وبلاگ هاست.



٭
چقدر این روزا که سر خور نیست و
از سر درد سرم هم سنگین میشه و
لخت راه میرم. سرو زیر شیر آب میگیرم و
میخورم و
می کشم و
میخوابم و
میخورم
می کشمو
پشت تلفن فقط سکوت میکنم و میخوابم.
و با کیرم رو در رو صحبت میکنم و بهش دلداری میدم..
و کس خار همه چی
.
رو من دوست دارم. چقدر آخه.. چقدر
از حس مرگ هم دوست داشتنی تره.



٭
بچگی ها: یه بوس بده تا بهت یه شکلات بدم
الان: یه کون بده تا 15 تومن بهت بدم.
شباهتا زیاد شده



٭
اگه سر آهنگایی که دلم میخواست زار بزنم اشکام میومد
واس چی دیگه زنده میموندم؟



٭
بخار شاش
با بخار ان
قاطی می شود
و بوی گه می گیرد
و تو همچنان متحیر از مخلوقات
زور می زنی.



٭
فانتزی سکس تو راپله ها از کون با یک هلو رسیده که هم شوهر و بچه دارد و دو دل است.
نمره عینک ها را بالا می برد.



٭
Open your heart , I'm coming home.
از ضبط میاد بیرون.
کنار تختت وای میسته
نگاهی به تو میکنه و دستی به کله خیسش می کشه و
میاد کنارت روی تخت میخوابه و مثل تو به سقف خیره میشه.


Hey you, don't tell me there's no hope at all
Together we stand, divided we fall.



........................................................................................

Tuesday, July 27, 2004

٭
دلم یه جفت دست دختر میخواد.
نه از اون دستا با ناخن های بلند و لاکای جیغ
دستای نه بزرگ و نه کوچیک
با ناخن های کوتاه و بی رنگ
یه جفت دست معصوم که یکی رو بزاره روی کیرم
اون یکی هم بزاره روی دهنم و صاحب دستا
تو گوشم بگه خفه شو و بمیر



........................................................................................

Monday, July 26, 2004

٭
Your relaxed, your sublime, your amazing
You don't even know the danger you're facing
If I'm quiet, I'll slide up behind you
And if you hear me I'll enjoy trying to find you

Just keep the violence down
Not yet - don't make a sound
Oh God I'm feeling it
It's reaching fever pitch
My skin is caving in
My heart is driving out
No mercy, no remorse
Let nature take its course

It's almost time to play
It's time to be afraid
I can't control the pain
I can't control in vain
Oh God I'm ready now
You're almost ready now
I'm gonna raid it now
I'm gonna break it down
I see you in the dark
I see you all the way
I see you in the light
I see you bright as day
I wanna touch your face
I wanna touch your soul
I wanna wear your face
I wanna burn your soul
 
watch me - Bring me to my knees
 waiting - I am your disease
 lover - set my sympton free
lover - You don't love me
 
 This is the virus, the virus of life
 This is the virus, the virus of life
 This is the virus, the virus of life
This is the virus, the virus of life

This is the virus, the virus of life

 





٭
می دونی فرق گیتار برقی با گیتارعادی چیه؟
با گیتار وقتی داری آهنگ جواط اینا می زنی نگات همیشه رو داف ها هست که
نیششون رو برات باز کردن و معامله جنابعالی هم زیر گردنته
ولی
وقتی داری الکتریک میزنی باید نگاهت به دست آکوردت باشه که نرینی.



........................................................................................

Sunday, July 25, 2004

٭
مصرف دستمال کاغذی من با درد کمرم نسبت مستقیم دارد.
یا آدم خیلی تمیزی هستم
یا حشری.



........................................................................................

Saturday, July 24, 2004

٭
خیلی خوب شد که کروات هستا..
اگه نبود از کجا میتونستیم بفهمیم که کیا باکلاس و خارجی هستن.



٭
توی پشم های پام یه قطره آب بود.
یه قطره آب سالم.. مثل شبنم.
من میزارم به حساب معجزه.
تو بزار به حساب کس گفتن من.



........................................................................................

Friday, July 23, 2004

٭
میگم اگه دهات بودم حال می دادا. یه پام تو مزرعه بود و بیل میزدم
و یه پای دیگه هم توی کس دختر همسایه. اون موقع هم که فکر میکردم
جنیفر دنیا همین دختر همسایس. شکر خدا رو هم می کردم.
الان چی؟ به هر جا هم برسم میگم خاک بر سرت بابا.. ریدی.



٭
همچنان مرد های ریش دار با شلوار های گشاد و زن های چادری عرق ریزان
به بهشت زهرا می روند و چون روز جمع هست برای خشنودی آقا امام زمان(ع)
بر محمد(ص) و آل محمد(ص) صلوات می فرستند.



........................................................................................

Thursday, July 22, 2004

٭
دستا تو جیب.
قدم زدن در خیابان های خلوت فرعی که به غیر از صدای جوب بغل
و صدای ماشینی که هرز چند گاهی رد می شه.
نمی دونم چرا درختای سرسبز و بلند رو که به طرف خیابون خم شدن
رو میبینم یاد بیمه البرز میفتم.



٭
یه چیزی از اون ته ته های مغزیم میگه
از اول ماه کامپوتر و بقیه اینا تعطیل. بشینم درس بخونم.

در همین بین صدایی از عرش ملکوت بر من نازل
می شود و می فرماید که اون ته ته های مغزت زیاد کس می گوید.



........................................................................................

Wednesday, July 21, 2004

٭
من خودم شخصا از خانوم Pamela Anderson بابت بازی در فیلم Barbwire تشکر می کنم.



٭
تو یه نقطه از اون منم یه پنجره دارم.
شاید غار غار کلاغ /
شاید زل زدن من به پنجره دختر خونه کناری/
شاید عر عر بچه/
شاید نگاه به به کسخل بازی های جلوی آینه من/
شاید بیب بیب ماشین/
شاید داد من یا ناله یا گریه یا خنده یا جیغ/
شاید نفس نفس زدن من/

توی یه نقطه از اون منم یه پنجره دارم.
شاید من هم زنده باشم.... ....... ..... ...... ....... ... ... . ........... . .. ....... . .. .



٭
از اتاق فرمان اشاره میکنند که در نوشته هایتان کمتر از آلت مردانه یتان استفاده کنید.
به روی جفت تخم چشمام.



٭
وقتی به اوج می رم تمام نوشته های مزخرف رو پاک میکنم. بعد که مثل یه ان(مطلوب از ان؛ مدفوع می باشد) میخورم زمین واسه لبخند های مطلوب گدایی می کنم.
اونقدر احمق نباش که به این دست گرمی ها نگاه کنی.
.. هر چند که الان تو اوجم.



........................................................................................

Tuesday, July 20, 2004

٭
من میگم چرا از کون خر شانس آوردم این یه بارو.. آقا شانس کجا بود؟
از کون خر به گا رفتیم



........................................................................................

Monday, July 19, 2004

٭
خب استثناً این دفعه ار کون خر شانس آوردیم.



٭
نه به اون که قبلنا انمون اینقدر کلفت بود که نمی تونستیم برینیم
نه به اینکه الان اینقدر منیزیم هیدروکسید به خوردمون دادن که ریقو شدیم.
صورت مساله زیاد فرق نمیکنه.. در هر صورت جواب اینه که ما به گا می ریم.



٭
بعضی قیافه ها اینقدر مثبته که آدم فکر میکنه طرف نمیدونه گوز چیه. باهاش که حرف میزنی میبینی تا به یاد مجری اخبار شبکه اول هم کف دستی رفته.
حال آدم به هم میخوره.



٭
اون بچه بود که میگفتم مرفه و مایه دار و اینا.. برام درد و دل میکنه.. همچین کونم گذاشت که نگو... نمیدونستم دخترا هم به این خوبی کیر دارن.. عیب نداره.. لبخند زدم و گفتم مهم نیست..
هر موقع لبخند زدم و گفتم نه بابا مهم نیست بدون دهنت صافه.



........................................................................................

Sunday, July 18, 2004

٭
و زن های خیلی قد کوتاه و تپل و چاق. ریز ریز می خندند و آش رشته هاشون حرف نداره. مخصوصا اگه نذری باشه. معمولا روزها هم هر وقت از کار خونه خسته می شن رو زمین دراز می کشن و زیر لب از درد کمر و زانو ناله میکنن و از این طرف به اون طرف غلط میخورن.
تنها فایده شون اینه که اگه سرشون هم یه سوراخ داشت می شد به جای بوغلتون ازشون استفاده کرد.



٭
خودم روم نمیشه وبلاگمو نگاه کنم. فقط با Blog This! مینویسم و فرار می کنم.



٭
لطفا یه خانوم با تحصیلات بالا (ترجیحا مهندس) و حامله که بتونه شیر هم بده و اهل سکس هم باشه به من پی- ام بده.
اگه نبودم آف بزارین. اگه دیدین دیر جواب میدم احتمالا خانوم های زودتر از شما رسیدن. بوق بزنین که ادتون کنم و حالا تا بعد.
در ضمن , برای خانوم هاای هم که بغل آلتشون پروانه خالکوبی کردن اولویت قائل می شویم.



........................................................................................

Saturday, July 17, 2004

٭
از وقتی پسر داییم سگشو دار زد فهمیدم ما خانوادتا گه و کثیفیم.



٭
هی دخترا که وب مینویسین.. کیرم تو اون قیافتون بابا.. اه اه.. چرا شما اینقدر زشتین ؟



........................................................................................

Friday, July 16, 2004

٭
مادرم به مهربانی زن فاحشه ای که تو رویاهایم انگشتمو لیس می زد ؛ نبود.



٭
پسته های بسته خوشمزه تره.. نه به
خاطره بسته بودنش.

به خاطر زوری که میزنی.



٭
من هرچی بیشتر دقت می کنم می بینم واقعا چرا مردم اینقدر جندن؟.. اینقدر.. یه نمه زیاده ها..



٭
حاضرم مایه دار شم به قیمت اینکه خارم گاییده شه.
بعد که مایه دار شم خار ملت رو می گام. آخ حال میده.



٭
باور کن قبلنا ریدن اینقدر برام سخت نبود. نمیدونم انَم کلفت شده یا کونم تنگ شده. فکر کنم جفتش.



........................................................................................

Thursday, July 15, 2004

٭
توی اورکات درصد cool بودن منو زده 90%..
یه تیکه دیگه بندازم میشم کس خار جیم کری :>



........................................................................................

Wednesday, July 14, 2004

٭
دیروز مالاسما اولین لقمه حروم زندگی شو خورد.
یه اسنیکر بود.



........................................................................................

Sunday, July 11, 2004

٭



من یه چیزایی تو مایه های اینم.



........................................................................................

Saturday, July 10, 2004

٭
احتمالا باید به این مزخرفات بچه مرفه بیدرد گوش کنم.
درد و دل میکنه برام. از خاطرات سفر به روسیه و چین و فرانسه و ... از اینکه از گوشی جدیدش راضی نیست و نمی دونه باهاش چه کار کنه.. از اینکه شک داره کفش 100 تومنی رو بخره یا نه..
حرفاشو گوش میکنم. یه نگاهی به دور و برم میکنم و لبخند میزنم و فکر میکنم برای قبض این برج باید چه کار کنم.



٭
هی بیشعورا.. اسپیکر هاتونو خاموش کنید. صدای اذان ظهر به گوش می رسد.



٭
هی ببین. یه کون سفید قلبه رو تصور کن. نه زیاد بزرگ. اونقدر که هر گوشتش تو یه دستت جا شه . نرم و سفید. مثل اینکه داری لپ یه بچه رو میکشی. از اونا که اگه راه بره بالا پایین میره. یه خط باریک هم که از وسطش میگزره. از اونا که اگه بهش دست بزنی جای دستت روش میمونه. بعد فکر کن اون پر از پشم و کرک باشه. میبینی چه ریده میشه به تصورات آدم؟




........................................................................................

Friday, July 09, 2004

٭
نشستی.. بی حوصله می شی.. لبخند ملیح می زنی.. بی حوصله می شی.. بی حوصله میشی.. بازم بی حوصله میشی.. بعدش چه کار میکنی؟ هیچ گهی نمیتونی بخوری.. بازم بی حوصله میشی.



٭
تعمیر گاه بودیم. تعمیر کار که زیر ماشین بود به شاگرده گفت پیستونا چقدر از سیلندر زده بیرون. شاگرده گفت نصف ربع بند انگشت. تعمیرکاره گفت کسکش معما طرح میکنی؟
کلی حال بردیم.




٭
یه زمانی دلم میخواست یه* خواننده *بشم.
سالو زن
بیسیست
درامر
ویولنیست
پیانیست

گذشت و گذشت و هیچ گهی نشدیم. هیچ... آقا هیچ. از خدا پنهون نیست از شما هم پنهون نباشه. گوز هم نمیتونیم بدیم.



٭
یارو دختره به بهونه آزمون استخدامی چترشو خونه ما باز کرد. خودش فکر کرد ما اس تشریف داریم و نمی گیریم. ما هم گرفتیم ولی جوری جلوه دادیم که اس هستیم. اونم گرفت که ما گرفتیم. ولی به روی ما نیاورد چون ما به روش نیاورده بودیم. ما هم آخرش به روش نیاوردیم که به رومون نیاورده. به خدا کس نمیگم. دارم درست میگم. فقط نمیدونم چرا شبیه کس گفتن شده.



........................................................................................

Thursday, July 08, 2004

٭
کس کش ها نمیگن که امتحان رو بعد از ظهر گذاشتن شاید یکی مثل من بخواد کارتون دایناسور رو نگاه کنه.. اه.. چرا اینجوری نگام می کنی؟ فنچ ندیدی ؟



٭
اون دفعه رفته بودم دم خونشون یارو یا یه شرت و یه کرست اومد دم در.. آخ آخ چقدر مردم روشنفکرن..
من واقعا لذت می برم این آدمای روشن فکرو می بینم



٭
واقعا حیف که از پشت پنجره یاهو نمیشه داد.. وگرنه دیگه با ماشین کی می رفت جردن و اون ورا



........................................................................................

Tuesday, July 06, 2004

٭
یه کاپ کورن بهم بده میزارم انگشتم کنی. البته پشمالو بودن کونم دیگه به من ربطی نداره.



٭
همه مردان در خطر به دام افتادن هستند..حتی مردان بزرگ هم به دام میفتند. حتی خدا هم به دام افتاد.. وقتی زمینو دید

هی پسر از وقتی که دارم موسیقی آب های گرم رو میخونم تعداد شیشه های سبز دلستر در اتاقم از صفر شده به چهار و پنج.. چه کار کنیم دیگه.. ودکا و تکیلا گیرمون نمیاد.. شامپان هم ایضا.



٭
این لیم بیزکیت چه جواط شده.. یعنی بوودا ولی بچه باحالی بود.. الان فرد درست رفته رو تنش عکس کرت کوبین رو تتو کرده. خاک بر سرش.



........................................................................................

Monday, July 05, 2004

٭
_ نظرت در مورد حقوق زنان در اجتماع چیه؟
_ هر وقت که اونا حاضر شدن توی کارواش کار کنن، پشت گاو آهن ران برن، عربده کش ها رو از کافه ها بیرون بندازن، توی فاضلاب کار کنن ؛ هر وقت کع حاضر شدن توی جنگ، پستون ها شونو جلوی گوله ستبر کنن، من میمونم خونه، ظرف می شورم، و کرک های قالی رو پاک می کنم .

قسمتی از داستان شاعر بزرگ از چارلز بوفسکی



٭
با 48 سال سن نشسته قرمه سبرزی میخوره و toy story که محصول سال 95 هست میبینه و عاشق woody هم میشه.
من لذت میبرم این آدما رو میبینم.



٭
همه تا دیروز نازی جون گوش میدادن حالا هر جا میری بی ربط میاد برات لیریک از radiohead muse tool anathema میزاره. انگار مد شده. احتمالا فردا هم opeth . هی من میگم گوش نکنین. هر چیزی رو دیدین که همه دوست دارن بدون چیزه احمقانه ای هست. شایدم من دارم کس میگم. نمیدونم.



٭

یه ضرب المثل چینی میگه که وقتی وسط دونیمه بازی فینال یورو 2004 بین پرتغال یونان از یه پسره شاشو بپرسی چه احساسی داری؟ میگه که جیش دارم.



........................................................................................

Sunday, July 04, 2004

٭

کون لق کلاس زبان. دلستر آناناس بخور و باسن خانم های پایین 50 رو نقد کن.



٭
نامردا قرار بود که فینال یورو تموم شه بعد شروع کنیم خر زدن.. خر که جای خود.. عین سگ دارن میخونن



٭
اگه روزی یه دختر داشتم. به جای اینکه محبت رو قاشق قاشق در دهانش بگزارم. قاشق قاشق محبت را در کونش میکردم. اینطوری خوب می فهمید که خیلی از محبت ها درد هم داره



٭
هی دخترا.. شما مانتو تنگ میپوشین بعد راه میرین و هی کونتون میره اینور هی میره تونور من خیلی دوست دارم.
آخییییییییش.. راحت شدم.



٭
همه اسم سگ آقای پتیول رو میبردن ولی کسی به یاد خود آقای پتیول نبود.
هیچ کی نگفت چرا تو متالیکا این جیسون اینقدر بیرون از کادره.. چرا کمتر تحویلش میگیرن.
هیچ کس نگفت ای ملت.. وقتی داشتن تو 11 سالگی کون خفاش شب میزاشتن شما کجا بودین؟
هیچکس نگفت چرا شهرداری خونه کوزت اینا رو لوله کشی نکرد که هی مجبور نشه بره از
چشمه آب بیاره.
هیچکی به انیشتن سرکوفت نزد که احمق تو توی دبیرستان تجدید هم شدی.
هیچکی نگفت شاید سوسک از تمیزی داره برق میزنه.
هیچکی نگفت شاید این راسوی بدبخت نفخ داره.
هیچ کس به آلیس نگفت کس خل.. این داستانای کس شر چیه میگی
این همه آدم تو شهر بود ولی هیچ کس حدس نزد مالاسما از کون خودش خوشش میاد
این همه جنده تو شهر بود ولی هیچ کدوم کیر مالاسما رو نمالید به لپش.
چرا؟



........................................................................................

Saturday, July 03, 2004

٭
درام و زن شبیه همن یه ذره. باید رو جفتشون بکوبی تا صداش درآد.



٭
راستی تازگی ها فهمیدم از ته دل داد زدن خالی میکنه همون قدر هم به داد کسی از ته دل گوش کردن خاللیت میکنه.
ولی خب داد زدن بیشتر اصولا حال میده..



........................................................................................

Archives

07/04   08/04   09/04   11/04   02/05   10/05   11/05   12/05   01/06   02/06   03/06   04/06   05/06   06/06   07/06   08/06   09/06   10/06   11/06   12/06   01/07   02/07   03/07   04/07   05/07   06/07   07/07   09/07   02/08   03/08   02/10   03/10   04/10   05/10   06/11   11/11   02/12  

Home